تاریخ ایران اسلامیتاریخ ایران اسلامی، به مجموعه نگارش سرگذشت اقوام ساکنین ایرانی از سالیان دور، چه بهگونه ادبی، جغرافیایی، سلسلهای یا عمومی بعد از ظهور اسلام که در اوایل، به صورت زبان عربی نگاشته میشد. مربوط میشود. ۱ - مقدمه«تاریخ» آئینه حقیقتنمای کرامتها و فضائل و نیز حقارتهای جوامع است. تنها چیزی که از آن جوامع باقی مانده است، آثار ایشان است که میتواند موجب عبرتآموزی و تجربهاندوزی شود. «تاریخ ایران اسلامی» مجموعه دورهای خاص است از اقوام ایرانی، نه سرگذشت یک سلسله خاص. این دوره از ورود اعراب مسلمان به ایران آغاز گردیده است. تقریباً تا قرن چهارم هجری آثار تاریخی ایرانی و در حقیقت آثار مسلمانان ایرانی فقط به زبان عربی میباشند. از قرن چهارم به بعد تواریخ گوناگون به زبان فارسی نیز نگارش یافته است. از اوایل قرن چهارم به بعد تواریخ عمومی و دودمانی و محلی و.... به زبان فارسی پرداختند. پیش از این دوره را باید تاریخنگاری «اسلامی ـ عربی» خواند. که گرچه تعدادی از برجستهترین مورخان آن ایرانی بودند، ولی آثار خود را به عربی مینوشتند و تاریخ ایران را به عنوان جزئی از تاریخ اسلام و در زمره تاریخ سایر سرزمینهای اسلامی مورد بررسی قرار میدادند. [۱]
سجادی، سیدصادق، هادی عالمزاده، تاریخنگاری در اسلام، ص۹۴-۹۳، چاپ اوّل، تهران انتشارات سمت ۱۳۷۵.
در این دوره حوادث متنوع و شگرفی به وقوع پیوسته است. «تاریخنگاری ایران دستاوردهای گسترده و متنوعی دارد که هر یک به لحاظی و از برای گسترش علوم کار سازگار است.» [۲]
آژند، یعقوب، تاریخنگاری در ایران، ص۳۰۹، چاپ اوّل، تهران، انتشارات گستره، ۱۳۸۰.
«این تاریخ آکنده است از حوادث شگرف و انقلابها و تحولها، در این دوره نهضتهای بسیار پدید میآید. مذهبها و بنیادهای تازهای پای میگیرد.» [۳]
زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۷، چاپ سوم، تهران، انتشارات امیر کبیر ۱۳۶۲.
۲ - تنوع موضوعات در تاریخنگاریموضوع در تاریخنگاری ایران بعد از اسلام بسیار متنوع و گوناگون است. «گذشته از تالیفات عربی که تقریباً در سراسر ۱۴ قرن مورد رجوع خواهد بود، رجوع به مآخذی که از جهانگردان و بازرگانان و...... باقی مانده است نیز لازم خواهد شد. گذشته از اینها در بین مآخذ از هر دستی هست. تاریخهای عمومی، تاریخهای سلاطین و سلسلهها، تاریخهای محلی، یادداشتهای روزانه یا خاطرات، تذکرههای رجال، سیاحتنامه، کتب جغرافیا، متون ادبی، اینها پیوسته محل حاجت و مورد رجوع هستند.» [۴]
زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۱۹، چاپ سوم، تهران، انتشارات امیر کبیر ۱۳۶۲.
تاریخ ایران بعد از اسلام رشد قابل ملاحظه و بیسابقهای دارد. بهگونهای که حتی ادعا شده «از دوره پیش از اسلام یک اثر تاریخی واقعی در دست نیست.» [۵]
آژند، یعقوب، تاریخنگاری در ایران، ص۹، چاپ اوّل، تهران، انتشارات گستره، ۱۳۸۰.
۳ - کاربرد و فواید کتب تاریخی گوناگونهر کدام از کتب تاریخی ایران اسلامی کاربرد و فایده خاصِ خودشان را دارند در برخی از این کتابها مسائل اجتماعی مورد اهمیت قرار گرفته است در برخی دیگر مسائل سیاسی جغرافیایی و یا ادبی «برتولد اشپولر» مینویسد: «ایرانیان در قرون وسطی نمونههای قانعکنندهای از استعداد تاریخنگاری خود را به ظهور آوردند که دیگر در آگاهی تاریخی آنان هیچ تردیدی نمیتوان داشت.» [۶]
برتولد، اشپولر، تاریخ ایران در قرون وسطی، ص۱۸، ترجمه جواد فلاطوری، چاپ ۶، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۷۹.
در برخی از این کتاب آرای نویسنده اهمیت یافته است. همانند تاریخ یعقوبی، تاریخ دینوری و یا تجارب الامم ابن مسکویه، این کتاب «به واسطه تشخیصات رسا و درست خویش ممتاز است.» [۷]
برتولد، اشپولر، تاریخ ایران در قرون وسطی، ص۳۱، ترجمه جواد فلاطوری، چاپ ۶، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۷۹.
برخی از این کتابها ساده و عامهفهم نوشته شده است و برخی دیگر غامض و پیچیده. به عنوان مثال کتاب «جامع التواریخ» از «خواجه رشیدالدین فضلالله کتابی است با سبکی ساده و روان خواجه، کتاب خود را به سبکی ساده و روان نوشت که نزدیک به زبان مردم زمانهاش بود» [۸]
آژند، یعقوب، تاریخنگاری در ایران، ص۱۷، چاپ اوّل، تهران، انتشارات گستره، ۱۳۸۰.
«متاسفانه غامضنویسی در ابتدای سده هشتم یکی از ویژگیهای مؤثر تاریخنگاری فارسی گردید. «وصاف» که در تکاملِ تاریخ، دارای نگرشِ عمیق بوده عقیده داشت که غامضنویسی یکی از ضروریات تاریخنگاری است از این رو تالیف تاریخی خود را آکنده از عبارات متکلف و پیچیده کرد تا آنجا که خواندن آن حتی برای خود ایرانیان هم مستلزم رجوع به فرهنگنامه است.» [۹]
آژند، یعقوب، تاریخنگاری در ایران، ص۱۸، چاپ اوّل، تهران، انتشارات گستره، ۱۳۸۰.
۴ - نگارش تاریخ ایران به زبان عربیدر سدههای نخستین ایران اسلامی بیشتر کتابها به زبان عربی نوشته میشد. «مورخان نخستین مسلمان در کار بستِ زبان عربی در آثار تاریخی خود میخواستند ارتباط خود را با دنیای عرب (دنیای اسلام) حفظ و تقویت کنند. تاثیر زبان عربی در جهان اسلام با آن فرهنگ غنی و پر مایهاش، بیشتر از آن بود که برای تاریخنگاری زبانی غیر از زبان عربی در نظر گرفته شود.» [۱۰]
آژند، یعقوب، تاریخنگاری در ایران، ص۱۱، چاپ اوّل، تهران، انتشارات گستره، ۱۳۸۰.
«باید همواره به خاطر داشت که روی هم رفته تعداد مورخان عربیزبان، خاصه در مورد اخبار راجع به ادوار خلافت بسیار زیاد است.» [۱۱]
زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۵، چاپ سوم، تهران، انتشارات امیر کبیر ۱۳۶۲.
۵ - تاریخنگاری سلسلهایدر باب سلاطین و سلسلههای مستقل، کتب تاریخی جداگانهای تالیف شده است. هر چند میتوان تاریخ این سلسلهها را در کتب عمومی نیز پیدا کرد. کتب سلسلهای حاوی اطلاعات و معلومات مفیدی میباشند. در مورد برخی از سلسلهها کتابهای بیشتری به رشته تحریر در آمده است و در مورد برخی دیگر کتب معدودی نگاشته شده است. به عنوان نمونه «در دوره مغول، تاریخنویسی در ایران رواج تمام یافت از اینرو برای تحقیق در این دوره از تاریخ، مآخذ نسبتاً فراوانی به زبان فارسی در دست هست» [۱۲]
زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۴۸، چاپ سوم، تهران، انتشارات امیر کبیر ۱۳۶۲.
از کتب سلسلهای به عنوان نمونه در باب تاریخ سلاجقه میتوان به کتاب «راحة الصدور و آیة السرور» تالیف «نجمالدین راوندی» اشاره کرد. (مطالعه بیشتر در این زمینه مراجعه شود به کتاب «تاریخ ایران بعد از اسلام» نوشته «عبدالحسین زرینکوب.)۶ - تاریخهای عمومیاز جمله این کتابها میتوان به «الکامِلِ ابن اثیر» اشاره کرد: «اطلاعاتی که این کتاب از شرق عالم اسلامی میدهد غنی میباشد.» [۱۳]
ادموند، کلیفورد باسورث، تاریخ غزنویان، ص۹، ترجمه حسن انوشه، چاپ اوّل، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، ۳۵۳۶.
کتب عمومی در تمام دوران بعد از اسلام یافت میشود «از تاریخ عمومی فارسی قدمی نیز میتوان به کتاب ترجمه طبری معروف به تاریخ بلعمی اشاره کرد.» [۱۴]
برتولد، اشپولر، تاریخ ایران در قرون وسطی، ص۲۳، ترجمه جواد فلاطوری، چاپ ۶، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۷۹.
۷ - تواریخ محلی«رسم نوشتن تاریخ محلی به ویژه در قسمتهای شرقی عالم اسلام رونق داشت. و شماره شهرها چندان زیاد است که گویی هر شهر مهم یا کم اهمیتی یک یا چند مورخ محلی پرورش داده است.» [۱۵]
ادموند، کلیفورد باسورث، تاریخ غزنویان، ص۱۰، ترجمه حسن انوشه، چاپ اوّل، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، ۳۵۳۶.
این کتب به حدی زیاد است که حتی نام بردن از آنها در این مختصر نمیگنجد اما به عنوان نمونه میتوان به کتاب «تاریخ سیستان» که مؤلف آن نامعلوم است و یا «تاریخ نیشابور» از محمد نیشابوری اشاره کرد. «این نحله تاریخنگاری که به خصوص در دوره پیش از صفویان و نیز در دوره قاجار از اعتنای ویژه مورخان برخوردار شد از حس شهر وطنی و تفاخر بومی مایه میگرفت.» [۱۶]
آژند، یعقوب، تاریخنگاری در ایران، ص۲۸۳، چاپ اوّل، تهران، انتشارات گستره، ۱۳۸۰.
۸ - آثار ادبیاینگونه کتابها علاوه بر اهمیت ادبی ویژهای که دارنده مسائل اجتماعی و سیاسی و اخلاقی زمان مؤلف را بیان میکنند در این رابطه «اشپولر» مینویسد «کتب ادبی بر امور مذهبی و نیز بر جریان اقتصادی و علمی و هم وضع سیاسی، روزنههایی میگشایند بدون اینکه هدف آنها توصیفی منظم و مرتبط از این امور باشد» مثل کتاب «اغانی» از «ابوالفرج اصفهانی». [۱۷]
برتولد، اشپولر، تاریخ ایران در قرون وسطی، ص۳۷، ترجمه جواد فلاطوری، چاپ ۶، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۷۹.
«ادموند باسورث» مینویسد: «اینگونه آثار اصول اخلاقی و نمونههایی از رفتارهای شایع میان مسلمانان با فرهنگ را نشان میدهد.» [۱۸]
ادموند، کلیفورد باسورث، تاریخ غزنویان، ص۱۶، ترجمه حسن انوشه، چاپ اوّل، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، ۳۵۳۶.
منظومههای تاریخی در ردیف همین نوع آثار میباشند.۹ - کتب جغرافیاییاطلاعات جغرافینویسان درباره شرح اوضاع و احوال بلاد، ارتباطات، زندگی اقتصادی و رسوم محلی و اعتقادات، دارای ارزش بسیاری است. «جغرافیدانان عرب مانند: «اصطفری» و.... مشاهدهگر تمام جنبههای زندگی بودند آنها مشخصاً از نواحی شرقی ایران دیدن کردند.» [۱۹]
ادموند، کلیفورد باسورث، تاریخ غزنویان، ص۱۹، ترجمه حسن انوشه، چاپ اوّل، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، ۳۵۳۶.
«این قبیل نوشتهها همچون معادنِ تازه یافته پایانناپذیری، برای امور مذهبی تاریخ و فرهنگ و اقتصاد و شناسائی ایالات و مناطق مختلف ایران میباشند به ویژه «المسالک و الممالک ابن فردازبه». [۲۰]
برتولد، اشپولر، تاریخ ایران در قرون وسطی، ص۳۹، ترجمه جواد فلاطوری، چاپ ۶، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۷۹.
از جنبههای دیگر تاریخنگاری که فقط به اسم آنها اشاره میشود میتوان به «زندگینامهها» «کتب رجالی» «خاطرات» «سیاحت نامهها» اشاره داشت. بنابراین در این کلام میتوان گفت تاریخنگاری بعد از اسلام، در زمینه ایرانشناسی، هم از لحاظ تنوع، هم از لحاظ گستردگی و هم از لحاظ ثمربخشی، جایگاه ویژهای در علوم اسلامی داشته است و خواهد داشت.۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تاریخ ایران»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۱/۲۱. ردههای این صفحه : مقالات اندیشه قم
|